اصطلاحات انگلیسی موسیقی

اصطلاحات انگلیسی موسیقی

حالا که برای یافتن پاسخ موسیقی چیست؟ یا موزیک چیست؟ این راه طولانی را تا اینجا آمده‌ایم، بد نیست که با هم نگاهی به اصطلاحات انگلیسی این موضوع نیز بیاندازیم، تا در صورت برخورد با این اصطلاحات، بدانیم که معادل چه واژه‌ای هستند.

Tune: در معنای اول اشاره دارد به همان آهنگ یا اثر موسیقی که به آن تیون گفته می‌شود. معنای دیگر آن اشاره دارد به کوک کردن ساز، صدای انسان و یا هر صدای دارای فرکانس مشخص.

Ton: درج? بلندی و کوتاهی صدا و آواز؛ طرز؛ گفتار و یا لحن که به آن تون گفته می‌شود.

Note: نشانه‌ای برای بیان صدای موسیقایی است. در زبان انگلیسی این کلمه به معنی صدا نیز کاربرد دارد.

Chord: که در فرانسوی به صورت accord نوشته می‌شود، همان آکورد است که از ترکیب چند نت تشکیل می‌شود.

Movement: موومان (به فرانسوی: mouvement ) به معنای بخش کاملی از یک اثر بزرگ‌ترِ موسیقی است که خود آغاز و انجامی دارد. آثاری مانند سمفونی و کنسرتو و سونات هریک از چند موومان تشکیل می‌شوند. گاه یک موومان از اثری در کنسرت‌ها اجرا می‌شود، ولی اجرای هر اثر موسیقی وقتی کامل است که تمام موومان‌های آن اجرا شود.

Fugue: فوگ واژه‌ای برگرفته از ریشه‌ای لاتین و به معنای فرار و ناپایداری است. مفهومِ فوگ در موسیقی، یک فرم با ساختاری کنترپوانتیک است که در دو یا چند صدا و بر اساسِ یک درونمایه (سوژه) ساخته می‌شود. سوژه در ابتدا به تنهایی و بدون همراهی معرفی می‌گردد، سپس مجدداً در تمامی قطعه با همراهی صداهای دیگر، بارها بازنوازی، تقلید و تکرار می‌شود. این تکرار و توالی هر بار در درجات و گام‌های متفاوتی به اجرا در می‌آید.

Texture: همان بافت موسیقی است که به معنی لایه‌های صوتی همزمان و ارتباط بین آن‌ها در یک قطع? موسیقی است.

Color: رنگ، طنین یا تَمبِر (به انگلیسی و فرانسوی: timbre، به ایتالیایی: timbro)، اما رنگ در موسیقی چیست؟ رنگ در موسیقی، عبارتی است برای توصیف کیفیت صدایی که از ساز موسیقی مخصوصی، به وجود می‌آید. به عبارت ساده‌تر، کیفیت احساس شنوایی تولیدشده توسط تُن یک موج صوتی.

Tempo: تندا یا تمپو (به ایتالیایی: Tempo )، معیاری از سرعت اجرای قطعه‌های موسیقی است. سرعت اهمیت زیادی در اجرای موسیقی دارد و بر احساس ناشی از موسیقی تأثیر می‌گذارد. تمپوی قطعات موسیقی اروپایی تا پیش از دوره کلاسیک، بسته به نوع قطعه، کمابیش ثابت و معلوم بود.

Articulation: جمله‌بندی یا آرتیکولاسیون (فرانسوی: Articulation ‎) در تئوری موسیقی، بیانگر شیوه‌ای از نت‌نویسی برای تکنیک‌های اجرایی موسیقی است.

Dynamics: شدت که با عنوان «داینامیک» نیز شناخته می‌شود، به بلندی صدای نت‌ها در موسیقی گفته می‌شود؛ مثلاً بسته به میزان محکم بودنِ ضربات مضراب سنتور یا شستی‌های پیانو، شدت صدا فرق می‌کند. نوانس‌ها را در زیرِ نُت‌ها، آکوردها یا یک جمله? موسیقایی می‌نویسند تا مشخص شود با چه شدتی اجرا شوند.

Beat: بع معنای ضرب است، اما ضرب در موزیک چیست؟ در واقع ،ضرب در موسیقی عبارت است از واحد های زمانی، که شنوندگان معمولاً در حال شنیدنِ موسیقی با حرکاتِ موزون و هماهنگ بدن یا به وسیله ی دست زدن یا پا زدن با آن همراهی میکنند. رهبر ارکستر با حرکات دست در فضا آن ها را مشخص می کند. ضرب ، واحد اندازه گیریِ ضربان های ریتمی در موسیقی است.

Bar: میزان یا ترازه یا ترازک در موسیقی، نشانه‌هایی است که برای مشخص کردن دوره‌ها و تعداد ضرب در هر دوره، و تشخیص همه? نکته‌های وابسته وضع شده‌است. هر دوره به‌وسیله? خطی عمودی، که حامل را قطع می‌کند، از دوره‌های پس و پیشِ خود جدا می‌شود. محتوای میان هر دو خط عمودی را میزان و خط‌های عمودی را خط میزان می‌نامند.

 
 

دی جی کیست؟

دی جی کیست؟ یک Disc jockey که معمولا به صورت خلاصه DJ (دی جی) نامیده می‌شود، شخصی است که موزیک‌ها و آهنگ‌های رکورد شده را برای مخاطبان خود پخش می‌کند. انواع مختلف DJها عبارتند از:

رادیو دی جی – Radio DJ (کسی که مجری برنامه در ایستگاه رادیویی موزیک است)

کلاب دی جی  – Club DJ (کسی که در کلاب‌های شبانه یا فستیوال‌های موزیک کار می‌کند)

موبایل دی جی – Mobile DJ (کسی که برای کار در محیط عمومی یا خصوصی استخدام می‌شود، مثل عروسی، پارتی یا فستیوال)

ترن تیبلیست – Turntablist (کسی که از رکورد پلیر یا همان گرامافون برای دستکاری و تغییر صداها استفاده می‌کند)

کلم? Disc در عبارت Disc jockey در واقع به صفحات Shellac و بعدها صفحات Vinyl که برای گرامافون بودند، اشاره می‌کند، اما امروزه DJ به عنوان یک اصطلاح فراگیر برای توصیف افرادی که موسیقی را از رسانه‌هایی مانند کاست، سی دی یا فایل‌‌های صوتی دیجیتال بر روی یک CDJ یا کنترولر و یا حتی لپ‌تاپ، با هم ترکیب و پخش می‌کنند، استفاده می‌شود. دی جی‌ ها معمولا عبارت DJ را در ادام? نام واقعی، نام مستعار یا نام هنری خود قرار می‌دهند.

DJها معمولا از تجهیزات صوتی‌ای استفاده می‌کنند که قابلیت پخش همزمان آهنگ را از حداقل 2 سورس یا منبع مختلف به صورت  همزمان داشته باشند. به این صورت قادر خواهند بود، ترک‌ آهنگ‌ها را با هم ترکیب کرده و با ایجاد ترنزیشن بین کارها، ترکیب‌های منحصر به فردی از آهنگ‌ها ایجاد کنند. هم‌تراز کردن ضرباهنگ 2 یا چند آهنگی که همزمان در حال پخش هستند و یکسان کردن ریتم و تمپوی آن‌ها به منظور جلوگیری از تداخل در حین پخش برای اینکه به نرمی و بدون ایجاد صدای نامطلوب، بتوان بین 2 آهنگ جابجا شد نیز شامل این موضوع می‌شود.

دی جی‌ ها اغلب از دی جی میکسرهای تخصصی، میکسرهای صوتی کوچک که قابلیت crossfader (جابجایی بین آهنگ‌ها بدون قطع و وصل شدن صدا) و Cue (تشکیل صف موزیک‌ها برای پخش پیاپی) استفاده می‌کنند تا آهنگ‌ها را با هم ترکیب کنند یا از یک موزیک به موزیک دیگر جابجا شوند. میکسرها علاوه بر این برای گوش دادن به آهنگ بعدی از طریق هدفون استفاده می‌شوند تا دی جی بتواند با این کار، پیش از پخش آهنگ بعدی، آن را گوش بدهد و در صورتی که موزیک مورد نظر را بخواهد پخش کند، برحسب نوع موزیک، ساختار مورد نظرش را برای میکس موزیک بعدی با موزیک فعلی که در حال پخش است، در نظر بگیرد.

همین عملکرد را می‌توان با استفاده از نرم افزار دی جی پیاده کرد، به این صورت که از یک دستگاه کنترولر دی جی برای میکس فایل‌های صوتی بر روی کامپیوتر استفاده می‌شود و ترکیب نرم افزار دی جی، کنترولر دیجی و کامپیوتر، عملکردی مشابه میکسر دی جی را خواهد داشت.

دی جی ها همچنین از میکروفون برای صحبت کردن با مخاطبان و شنوندگان استفاده می‌کنند و در کنار آن از افکت‌های صوتی نظیر Reverb و همچنین تجهیزات دیگری نظیر درام ماشین‌ها (یک نوع ساز موسیقی الکترونیک است که برای تقلید صدای ساز درام و سازهای کوبه‌ای) و سینتی سایزرها (علاوه بر صدای سازهای مختلف، سینتی سایزرها می‌توانند طیف متنوعی از انواع اصوات دیگر مثل صدای انسان، صدای حیوانات، صدای طبیعت و حتی صداهای ناشناسی را تولید کنند) استفاده می‌کنند.

منبع :

https://www.plurk.com/p/p63zsy

 
 

سلول‌ها در مهندسی بافت

سلول‌ها در مهندسی بافت

 

سلول ها در مهندسی بافت مهندسی بافت به سه جزء اصلی برای بازسازی بافت نیاز دارد: داربست ها، سلول ها و فاکتورهای رشد. برای بازسازی بافت در یک محیط سه بعدی (داربست) از سلول هایی که قابلیت رشد و تمایز دارند برای ایجاد بافت مورد نظر استفاده می شود.

استفاده از سلول ها در مهندسی بافت

از سوی دیگر در ساختار بدن انسان سلول هایی وجود دارند که وظیفه بازسازی بدن را انجام می دهند که با توجه به نیازهای فراوان مهندسی ویژه به سلول های خاص و مناسب، برای ساخت بانک ها ضروری به نظر می رسد. .بنابراین سلول های بنیادی در مرکز انتظارات قرار دارند و می توانند به عنوان روشی امیدوارکننده برای آینده پزشکی بازساختی در نظر گرفته شوند.از طرفی در مرحله بعد فاکتورهای رشد سلولی مولکول های زیست فعالی را ایجاد می کنند که در اطراف سلول ها قرار می گیرند.پس از رشد مناسب سلولی در فضای متخلخل داربست، این مجموعه کامل در محیط آزمایشگاهی به بدن موجود زنده منتقل می شود.

آموزش سلول ها در مهندسی بافت

هدف از آموزش مهندسی بافت ارائه عوامل موثری است که شامل سه عامل اصلی مهندسی بافت، برهمکنش بین پروتئین ها و سطح زیست مواد و کاربردهای مهندسی بافت در اندام های خاصی مانند بافت استخوان، غضروف و پوست می باشد.

آموزش سلولی در مهندسی بافت نوعی دانش است که از علوم مهندسی و زیست شناسی برای ایجاد یک جایگزین بیولوژیکی برای بازسازی بافت های زنده یا بهبود عملکرد آنها استفاده می کند.

با این علم می توان راه حل های دائمی برای میلیون ها نفر از افراد مبتلا به نقص عضو یا بافت پیدا کرد.

بنابراین درمان آسیب بافتی با استفاده از بافت یا بافت های غیرخودی فرد که جزو روش های معمول محسوب می شود، شامل مشکلاتی است که می تواند دسترسی را محدود کند، آلودگی بافت قبل از پیوند، بسیاری از عفونت ها و تحریک سیستم ایمنی بدن، توجه به این نکته .

منبع :  شرکت فناوری بن یاخته

 

https://visual.ly/users/tamikahayes2/portfolio

http://www.wikidot.com/user:info/tamikahayes2

https://speakerdeck.com/tamikahayes2

https://infogram.com/untitled-chart-1hzj4o3q373no4p?live

https://slides.com/tamikahayes2

https://500px.com/p/tamikahayes2?view=photos

https://logopond.com/TamikaHayes2/profile/566546/?filter=&page=

https://qiita.com/TamikaHayes2

https://8tracks.com/tamikahayes2

https://www.authorstream.com/TamikaHayes2/

https://audiomack.com/tamikahayes2

https://us.community.sony.com/s/profile/0054O00000ACwIX?language=en_US

https://list.ly/tamikahayes2/lists

 

 

مهندسی بافت چیست؟ تعریف، تاریخچه و کاربرد

مهندسی بافت چیست؟ تعریف، تاریخچه و کاربرد

 

مهندسی بافت | Tissue Engineering مجموعه‌ای از تکنیک‌ها برای تولید یا بازسازی بافت است که هدف آن در درجه اول، ترمیم یا بهبود عملکرد بافت‌های بدن انسان است. از دیگر اهداف رشته مهندسی بافت می‌توان به غربالگری داروها و تولید گوشت مصنوعی نیز اشاره کرد. محصولات مهندسی بافت با ایمپلنت‌های پزشکی، که دستگاه‌های فنی ساخته شده از مواد مصنوعی و بدون بخش‌های بافت زنده هستند، متفاوت می‌باشند.

مهندسی بافت، اصول مواد و پیوند سلولی را برای توسعه بافت‌های جایگزین و یا ترویج بازسازی درون‌زا ترکیب می‌کند. این رویکرد در ابتدا برای رسیدگی به شکاف حیاتی بین تعداد فزاینده بیماران در لیست انتظار برای پیوند عضو به دلیل نارسایی در مرحله پایانی و تعداد محدود اعضای اهدایی موجود، طراحی شد.

تاریخچه مهندسی بافت

 

اولین کار­های تحقیقاتی در زمینه‌ی مهندسی بافت توسط دکتر لانگر انجام شد که به عنوان بنیان‌گذار و پدر رشته مهندســی بافــت شناخته می‌شود.

کار اولیه در این رشته، هنگامی که این رشته برای عموم مردم و سایر محققان این رشته ناشناخته بود، در آزمایشگاه دکتر لانگر در مؤسسه‌ی فناوری ماساچوست (MIT) انجام‌گرفت.

 

در سال 1976، دکتر لانگر، شواهدی را برای رهاسازی کنترل­‌شده­‌ی مولکول‌‎‎­های بزرگ از شبکهها­‎‎‎ی ماتریسی پلیمری سه بعدی ارائه داد و زمینه را برای تحقیقات بیشتر در رهاسازی کنترل‌شده‌ی دارو فراهم کرد. در این پژوهش، چندین ماده بر اساس پاسخ التهابی و بر اساس نتایج ارزیابی شدند و دو ماده، هیدرون-گوگرد و کوپلیمر اتیلن-­وینیل­استات، به­ عنوان حاملان آزاد­سازی کنترل­‌شده مورد آزمایش قرار گرفتند.

پیشرفت و ظهور رشته

 

نکته­‌ی اصلی در تولد این رشته‌­ی نوظهور در اواسط دهه 1980 این بود که دکتر جوزف واکانتی از بیمارستان کودکان به دکتر لانجر از دانشگاه ام‌آی‌تی آمریکا مراجعه کرد تا ایده‌ای را برای رشد و آینده‌­ی این علم ارائه کند. این ایده، ساخت داربست­‌های مناسبی جهت تحویل سلول بود که برخلاف سلول­‌های کاشته شده بر روی داربست­‌های طبیعی، دارای ویژگی‌­های فیزیکی و شیمیایی­ غیرقابل دستکاری بودند.

 

دکتر واکانتی مطالعات گسترده‌­ای را برای تولید معادل بافت عملکردی با استفاده از شبکه انشعاب پلیمرهای زیست سازگار / زیست تخریب پذیر مصنوعی پیکربندی شده به عنوان داربست‌های بذر شده با سلول‌های زنده طراحی و اجرا کرد.

 

رشته مهندسی بافت طی یک دهه‌ی گذشته به­‌طور چشمگیری گسترش یافته است و چندین آزمایشگاه بزرگ تحقیقاتی و مراکز مهندسی بافت در سراسر جهان وجود دارد و همچنین این رشته همواره همراه با مسائل چالش برانگیز، لذت بخش و به یاد ماندنی بوده است.

اجزاء کلیدی مهندسی بافت

 

اجزاء کلیدی فرآیند مهندسـی بافت عبارتند از:

 

سلول‌ها، سیگنال‌ها و داربست های مهندسی بافت

 

یک | بافت یا نمونه سلولی که هسته و نقطه شروع فرآیند را تشکیل می‌دهد.

ثانیاً | داربستی که سلول‌ها را حمل کرده و حمایت می‌کند و رشد بافت را به شکل هندسی و موقعیت مطلوب، هدایت می‌کند.

و جزء سوم، محیطی از مواد سیگنال و تغذیه و غیره است که کشت سلولی در حال رشد یا بذر بافت را به سمت خواص بیولوژیکی مورد نظر، از جمله اندازه و شکل هندسی و ویژگی‌های عملکردی زیستی هدایت می‌کند.

داربست های مهندســی بافــــت باید دارای ویژگی های خاصی از قبیل غیر سمی بودن، زیست سازگاری، زیست تخریب پذیری، متخلخل بودن، آب دوستی و چسبندگی سلولی باشند. شرکت فناوری بن یاخته  https://bonbiotech.ir/

منبع :  https://mub.me/nFUb

https://llk.dk/5zjlly

 

https://www.twitch.tv/tamikahayes2

https://www.openstreetmap.org/user/TamikaHayes2

https://www.tripadvisor.com/Profile/484tamikah

https://www.4shared.com/u/x97BK_WI/TamikaHayes2.html

https://www.zillow.com/profile/TamikaHayes2

https://www.indiegogo.com/individuals/30074769

https://www.mixcloud.com/TamikaHayes2/

https://hubpages.com/@tamikahayes

https://unsplash.com/@tamikahayes2

https://www.evernote.com/shard/s354/sh/38cf241e-285d-631a-d41a-14ff0ebb8c80/edb586a54d159beab765d8f5c8804a2d

https://www.liveinternet.ru/stat/bonbiotech.ir/

https://coub.com/tamikahayes2